برق ۸۳

طنزنویسی در مورد دانشگاه شهید چمران اهواز و بچه های برق ۸۳

برق ۸۳

طنزنویسی در مورد دانشگاه شهید چمران اهواز و بچه های برق ۸۳

چای

همه دانشگاه یه طرف و تریا هم یه طرف...اصلاً جمع کثیری از بچه ها کلاسهای کسل کننده اختصاصی رو تحمل میکنن که بعدش دوان دوان به سمت تریا دویده و چایی بزنن ولی همینکه وقت خریدن چایی و خرج پول میرسه نمیدونم چرا همه کیف های پولشون رو یا جا گذاشتن و یا یادشون میاد که پول ندارن و انسان که با اینچنین صحنه دلخراشی مواجه میشه ،کلی دلش به حال رفقای مفلس و محتاجش میسوزه و میره واسه همه یه پرس چایی میگیره...ولی وقتی بچه ها چای را نوش جان کردند و موقع کپی گرفتن از جزوات دروس اختصاصی میرسه این تراول هاست که از توی کیف پولی بچه ها به بیرون تراوش میکنه و همون انسان دلسوز و مهربان متوجه میشه که با چه آدمایی طرفه و پشت دستش رو جزغاله(داغ) میکنه که دیگه از این دلسوزی های احمقانه نکنه... امروز که رفتیم تریا همه منتظر بودن که یک نفر اقدام به خرید چای بکنه تا بهش بگن فلانی قربون دستت یکی هم واسه من بگیر! و از اون جایی که همه حساب کار دستشونه هیچکس چنین اشتباه فاحشی رو نکرد و در آخر سر همه بی کلاه ماند... توصیه هایی به دوستان اهل چایی: 1) وقتی جمع کثیری از دوستان به همراه شما هستند به هیچ وجه هوس چایی نکن! 2) وقتی بحث بر سر خریدن چای و این جور چیزهاست به در و دیوار نگاه کن و به این فکر کن که امروز هوا چه خوبه یا اینکه استاد الکترومغناطیس به چه چیزی شباهت داره.... 3) اگه گواهی نامه گرفتی یا نامزد کردی یا هر چیز دیگه اصلاً به کسی نگو چون اون موقع همه ازت شیرینی میخوان و میافتی توی هچل! 4) اگه تونستی یکی رو طوری خر کنی که بره واسه همه رانی بگیره اون موقع خیلی مردی!! ما خیلی بدشانسیم چون تو کلاسمون شخصی به نام کیانوش نداریم وگرنه نونمون تو چایی بود!

بابا امکانات!

سلام...به امکانات این وبلاگ یکی دیکه اضافه شد که خبرنامه است! این خبرنامه با خبرنامه خود سایت بلاگ اسکای فرق داره و با ایمیلتون کار میکنه...هر آدم بیکاری که نوشته و چرندیات منو دنبال میکنه و میخونه میتونه توی این خبرنامه عضو بشه و من هر موقع که این وبلاگ کوفتی رو آپدیت کردم توسط خبرنامه خبرتون میکنم که بیاین و بخونین...اسم این خبرنامه غازقلنگ نیوزه که این اسم خیلی با دانشجویان برق همخونی داره!... انشاءالله به یاری شما دوستان وبلاگ از اینی که هست بهتر خواهد شد...روز بخیر خدا نگهدار!!!!

برای گریه کردنات!!

سال اول دانشگاه با همه فراز و نشیب هاش تموم شد و ما اومدیم ترم 3 و حالا میتونیم توی دانشگاه به ورودی های 84 زور بگیم و کسی هم حالمونو نگیره...متاسفانه این ترم با بدشانسی اساتید ما چنگی به دل نمیزنن،بجز درس ریاضی مهندسی که 2 استاد خوب برای دانشجوهای خوب داره دانشجویان در بقیه دروس به صورت مفتضحانه ای با فقدان استاد مواجه هستند...درس مدار که پایه کل دروس ترم 4 است در ابتدا فقط 1 سکشن داشت که همه خودشون رو به زحمت سر توی اون سکشن جا کرده بودند...تا اینکه در روز حذف و اضافه عده ای دانشجونما اومدن جار زدن که استاد سکشن 1 به درد نمیخوره و همه رو میندازه بریم سکشن 2 استادش حرف نداره و خلاصه خیل عظیم دانشجویان ساده لوح ،با مغز پریدن توی سکشن 2 و دستی دستی خودشون رو بدبخت کردند...حالا کسی نیست که از دست استاد سکشن 2 نالان نباشه، البته به به و چه چه کردن بروبچ سکشن 1 که میگن استاد ما حرف نداره و خاک تو سرتون که رفتین اون سکشن مزید بر علت میشه...من نمیدونم اون دانشجونما ها از کجا تغذیه میشدن(احتمالاً از سلف!) و دستهای پشت پرده چرا اونها رو حمایت میکنن و هنوز نگذاشتن که هویت اون دانشجونما ها فاش بشه! در مورد درس الکترومغناطیس هم که حرفی برای گفتن ندارم چون جلسه اول کلاس فقط داشتیم به تیریپ استاد می خندیدیم و در جلسات بعدی هم دانشجویان مشغول تمرین تموم کردن بازی ماشین سواری موبایل و رکورد زدن در اسنیک و یا متر کردن راهروهای دانشکده بودند...درس اندازه گیری هم که بی خود ترین و مسخره ترین درس این ترمه...درسی که باید به صورت عملی به دانشجویان آموزش داده بشه استاد میاد پای تخته شکل میکشه و یه 2 تا فرمول میده و میگه واسه من دعا کنین آدم بشم!! البته این خشوع و شکست نفسی استاد واقعاً قابل تحسینه ولی ما باید برای کل کلاس دعا کنیم آدم بشن چون بجای اینکه سر کلاس دل استاد رو خوش کنن و به درسش گوش بدن یکی بلند داد میزنه شیر فرهاد!یکی میگه لیلووووووون! یکی دیگه داد میرنه برای گریه کردنات! یکی دیگه میگه این کشتی گیر تبحر داره! و خیلی چیزای دیگه که شما ها نشنیدین ولی من شنیدم و نمیتونم بگم!....انشاءالله خدا همه ما رو به راه راست هدایت کنه! آمین یا رب العلمین